درها

هنگامی که توماس همراه با گروهی از نوجوانان در محله‌ای عجیب و مارپیچ از خواب بیدار می‌شود، آنها هیچ چیز از جهان خارج به یاد نمی‌آورد، به غیر از رویاهای عجیب و غریبی دربارهٔ سازمانی مرموز که با نام W.C.K.D شناخته می‌شود. تنها با چیدن قطعات خاطرات گذشته و پیدا کردن نشانه‌های که در این مارپیچ یافت می‌شد، توماس امیدوار بود بتواند دلیل اصلی آمدن به این مکان و راهی برای فرار از آن را پیدا کند.

یک کارگر تاسیسات نفتی به نام پل استرجز (جاش لوکاس) خانواده‌اش را به باهیا نگرا می‌برد اما با مکان نابود شده‌ای مواجه می‌شود که به طور مرموزی فرو پاشیده، شهری ساحلی در مکزیک که زمانی پر از جنب و جوش و شور زندگی بود. آخرین ساکنان شهر به پل می‌گویند که سکوی نفتی واقع در حوالی شهر «ال دمونیو» را بیدار کرده است. پل به سمت سکو می‌رود و خوانواده اش نیز از ترس تنها ماندن با او می‌روند، طولی نمیکشد که ناگهان مورد حمله یک کوسه افسانه‌ی قرار می‌گیرند، کوسه ای وحشتناک معروف به شیطان سیاه.

بتمن در برابر موجود اصلی شب ، کنت دراکولا ، که ناخواسته توسط پنگوئن زنده شده است ، روبرو می شود...