اتفاقات فیلم شیطان تمام وقت در محلی به نام ناکم استیف در ایالت اوهایو، که یک جنگل دور افتاده و فراموش شده است و طوفانی از ایمان، خشونت و رستگاری در آن به راه خواهد افتاد، جریان دارد. ویلارد راسل که از نجات زندگی همسر در حال مرگش ناامید شده، شروع به مناجات، فداکاری و قربانی کردن می‌کند. پسر او که آروین نام دارد و شخصیت اصلی داستان نیز خواهد بود، از یک پسر بچه مدرسه‌ای که همواره قلدرهای آن در حال زور گفتن به او هستند، در حال تبدیل شدن به مردی است که می‌داند درست در چه زمانی باید دست به کار شود.

اسکات لانگ (مرد مورچه ای) و هوپ ون داین (زنبورک)، به همراه والدین هوپ و همچنین دختر اسکات لانگ، در یک ماجراجویی جدید قدم می‌گذارند تا در قلمرو کوانتومی کاوش کنند. آن‌ها به زودی با موجوداتی عجیب و غریب روبرو شده و متوجه می‌شوند این مکان محدودیت‌های آن‌ها را از بین می‌برد اما…

داستان راجب دختری به نام کدی هرون است که به یک مدرسه جدید رفته و مورد استقبال دختران مدرسه قرار میگیرد، در همین حین عاشق پسری به نام هارون ساموئلز میشود، پسری که قبلا معشوقه یکی دیگر از دختران مدرسه بوده است.