زن جوانی که در اولین شیفت شب خود در یک متل دورافتاده کار می کند، شروع به مشکوک شدن می کند که توسط یک شخصیت خطرناک از گذشته خود دنبال می شود. با پیشروی شب و اتفاقات فزاینده ماوراء طبیعی، او به سرعت متوجه می شود که هیچ چیز آن چیزی نیست که به نظر می رسد.

دختری که شبی را کنار جسد مادربزرگش می‌گذراند در حالی که منتظر آمبولانس است؛ در جریان یک برف سنگین، او توسط موجودات ماوراءالطبیعه‌ای مورد حمله قرار می‌گیرد که کنترل بدن مادربزرگش را به دست گرفته‌اند...

زمانی که دختر کلر پس از یک تصادف مرگبار به طور غیرمنتظره ای زنده می شود، کلر به تغییرات عجیب دخترش پی می برد و زندگی برای او به جهنم تبدیل می شود و…