خوب بد زشت

شیوع ویروسی مرگبار در سراسر جهان را روایت می‌کند که انسان‌ها را به زامبی‌های خطرناک تبدیل می‌کند. این ویروس به‌سرعت پخش می‌شود و باعث فروپاشی جامعه و وحشت فراگیر می‌گردد. گروهی از بازماندگان در تلاش‌اند برای زنده ماندن و یافتن مکانی امن به هم کمک کنند. در این مسیر، آن‌ها با چالش‌های زیادی روبه‌رو می‌شوند...

فرانچسکا کابرینی، مهاجر ایتالیایی، در سال 1889 به شهر نیویورک می رسد و با بیماری، جنایت و کودکان فقیر مواجه می شود. کابرینی ماموریتی جسورانه را آغاز می کند تا شهردار متخاصم را متقاعد کند که مسکن و مراقبت های بهداشتی را برای آسیب پذیرترین قشر جامعه تامین کند. با زبان انگلیسی شکسته و سلامت ضعیف، کابرینی از ذهن کارآفرینی خود برای ساختن امپراتوری امید استفاده می کند، برخلاف آنچه که جهان تا به حال دیده است.

یک راننده تاکسی پس از حمله تروریستی توسط یکی از بازماندگان تروریست گروگان گرفته می شود.