ماسک آهنی

در مورد یک تروریست و متخصص مواد منفجره است که یک تونل را تحت تصرف خود در میاورد و مقامات دولتی را تحدید میکند که اگر خواسته هایش را براورده نکنند همه گروگانها را می کشد…

دختری سایبورگ به نام آلیتا که در دنیای پسا رستاخیزی زندگی می‌کند و به طور کامل حافظه خود را از دست داده است. دکتر سایبرنتیک او را در توده‌ای زباله ها پیدا میکند و پس از بازسازی از او مراقبت میکند آلیتا تنها سایبورگ افسانه‌ای هنرهای رزمی پانزر کونست را به خاطر دارد و همین موضوع باعث می‌شود که به شکارچی جایزه‌بگیر تبدیل شود.

سو پارکر وارد یک مبارزه ناامیدانه برای نجات کسب و کار شکست خورده خانواده اش می شود که به دلیل سهل انگاری پدرش در لبه نابودی قرار می گیرد. با ورود یک سرگردان جذاب، او را به عنوان تنها امید خود برای کمک به جلوگیری از تصرف نوار آنها توسط سرمایه دار بی رحم محلی می بیند.