خلاصه داستان : یک مامور مخفی فرانسوی است که ماموریت دارد یک دلال قدرتمند اسلحه را از بین ببرد. او پس از خیانت سرویس اطلاعات خارجی فرانسه، بدون هیچ ردی ناپدید میشود و زندگی خود را در مراکش از نو میسازد، تا روزی که همسرش هدف قرار میگیرد و…
خلاصه داستان : یک مامور مخفی فرانسوی است که ماموریت دارد یک دلال قدرتمند اسلحه را از بین ببرد. او پس از خیانت سرویس اطلاعات خارجی فرانسه، بدون هیچ ردی ناپدید میشود و زندگی خود را در مراکش از نو میسازد، تا روزی که همسرش هدف قرار میگیرد و…
خلاصه داستان : آلفا، دختر سیزده ساله ای که با مشکلاتی دست و پنجه نرم می کند، با مادر مجردش زندگی می کند. دنیای آنها از روزی فرو می ریزد که او با یک خالکوبی روی بازویش از مدرسه به خانه بر می گردد.
خلاصه داستان : در شب افتتاح نمایش اکلاهما!، لورنز هارت، آهنگساز تنها، گرفتار خاطرات تلخ و حسادت به موفقیت شریک سابقش میشود. او در میان حرفها، زخمها و یادهای گذشته، روبهروی سقوط احساسی خود قرار میگیرد....
خلاصه داستان : سون وو هه زمانی یک بازیگر کودک محبوب بود اما اکنون نویسنده و گلفروش است. پس از سالها با اولین عشقش، سونگ جه یون، دوباره روبهرو میشود. جه یون که زمانی از خانوادهای ثروتمند بوده اما اکنون برای موفقیت میجنگد، برای رسیدن به اهدافش وارد زندگی وو هه میشود و آرامش او را به هم میزند. این ملاقات، گذشته هر دو را زنده کرده و باعث تغییر در مسیر زندگیشان میشود.
خلاصه داستان : «اَنا» و «راس» پس از جدایی، برای بهترشدن حال سگشان «مِرو» که دچار افسردگی شده، مجبور میشوند دوباره کنار هم قرار گیرند و او را به یک هتل مخصوص سگها در فلوریدا ببرند. در طول این سفر، میان لحظات طنزآمیز و خاطرات قدیمی، احساسات گذشته دوباره جان میگیرد و مِرو ناخواسته فرصت تازهای برای رابطهٔ آنها میسازد....
خلاصه داستان : زن جوانی برای دور شدن از زندگی شلوغش، شغل نگهبانی در یک برج دیدهبانی جنگلی را میپذیرد. در ابتدا همهچیز آرام است، اما خیلی زود نشانههایی عجیب ظاهر میشود: صداهای ناشناس، سایههای بیمنطق و حس حضور موجودی که دیده نمیشود....
خلاصه داستان : امیلی، مستندساز جوان، برای آشتی با مادر معتادش به زادگاهش بازمیگردد، اما ناپدید شدن ناگهانی مادر، او را وارد جستوجویی تاریک میکند. هرچه جلوتر میرود، با رازهایی روبهرو میشود که نشان میدهند بعضی زخمها فقط شخصی نیستند؛ آنها در خون آدمها جریان دارند....
خلاصه داستان : گریس پس از تولد فرزندش بههمراه همسرش به منطقهای دورافتاده نقل مکان میکند، اما آرامش وعدهدادهشده هرگز نمیرسد. ذهن او بهتدریج از واقعیت فاصله میگیرد و عشق، مادری و هویت شخصیاش در هم فرو میریزند. آنچه باقی میماند، زنی است در مرز جنون و تنهایی مطلق....