خلاصه داستان : مکس پس باز تحمل 12 سال زندان و بعد از اینکه به سرطانی لاعلاج مبتلا شده آزاد میشود. او حالا فرصت این را دارد که برای رستگاری خود به دخترش ماکسین که از لحاظ مالی در تنگنا قرار دارد و برای بزرگ کردن تنها پسرش ازرا، مجبور است در چند شغل کار کند کمک کرده و گذشته خشونت بارش را جبران کند.