قفل آبی

روایتی از جاه‌طلبی‌های عظیم و همچنین افراط گرایی‌های ظالمانه‌ای است که در دهه 1920 میلادی، موجب ظهور و سقوط شخصیت‌های متعددی در هالیوود شد و…

هزار و پانصد سال پس از جنگ خدایان، همه چیز در حال تغییر است. در این بین یانگ جیان، خدای ارلنگ، با کار به عنوان شکارچی امرار معاش می‌کند. اما زمانی که یانگ جیان توسط زنی مرموز برای انجام امور جدید استخدام می‌شود، همه چیز برای او تغییر می‌کند.

کارا که با از دست دادن کریپتون ویران شده، تلاش می کند تا زندگی جدید خود را آغاز کند و سوپرمن او را راهنمایی می کند. در همین حال، او باید با گروهی مرموز به نام دایره تاریک که به دنبال یک سلاح قدرتمند در خزانه آکادمی است مبارزه کند.

یک جاسوس هندی رهبر گروهی از مزدوران را که نقشه‌های شومی برای هدف قرار دادن میهن خود دارند، می‌گیرد.

پسر جوانی به نام پاشا که سر دسته باندی تبهکارانه به نام لانتوری، عاشق دختری به نام مریم که یک روزنامه‌نگار و کنشگر اجتماعیست می‌شود. مریم در جهت کسب رضایت از خانواده هایی فعالیت می‌کند که در پی از دست دادن نزدیکانشان در پی اجرای حکم قصاص برای مجرمین هستند. او بارها پاشا را که به دلیل علاقه بسیار باعث مزاحمت او می‌شود از خود می‌راند. پاشا که به‌صورت بیمارگونه‌ای به او دل بسته است، پس از تلاشهای بسیار در جهت جلب توجه مریم، سرانجام ناامید می‌شود.