جادوگران مایفر

جادوگران مایفر مطابق با اصول داستان‌های جادوگری که در فیلم‌ها، سریال‌ها و کتاب‌های این چنینی دیده‌ایم نسل‌هایی از زنان و تجربیات آنها را به تصویر می‌کشد و داستان عجیب و غریب زندگی آنها را روایت می‌کند.

الکساندرا داداریو در نقش روآن، جراح مغز و اعصابیست که در سانفرانسیسکو زندگی می‌کند و از ارتباطی که با قبیله ویفر در نیواورلئان دارد بی خبر است.
بازی خوب داداریو در بسیاری از لحظات، عیب‌های این سریال را می‌پوشاند و این در حالیست که برخی منتقدان او را برای بازی در این نقش به اندازه کافی بالغ و با تجربه نمی‌دانند، برخی دیگر هم او را بازیگر شایسته‌ای میدانند اما معتقدند شاید خیلی برای این نقش مناسب نباشد.

خط داستانی سریال در قسمت‌های اولیه بسیار طولانی است و بیشتر حول محور شخصیت اصلی داستان یعنی روآن می‌چرخد اما با این حال اطلاعات زیادی را راجب ماهیت و داستان سریال به ببینده ارائه می‌دهد.

این سریال اما زمانی جان میگیرد که چیزی پیچیده تر از سفر خودشناسی روآن را ارائه بدهد. سریال در قسمت سوم به کارگردانی اکسل کارولین، از مرگی تکان‌دهنده پرده بر می‌دارد و داستان وارد فاز رازآلودتری می‌شود، در عین حال عناصر فراطبیعی بیشتر خود را نشان می‌دهند و رفته رفته داستان به جذابیت بیشتری می‌رسد.

"جادوگران مایفر" حول محور زنان می‌چرخد، بنابراین عجیب نیست که کمی چاشنی فمنیستی داشته باشد. فمنیسمی که در پوسته سریال جای گرفته و باعث شده نقدهای مثبت و منفی بسیاری را دریافت کند و این می‌تواند در دیدگاه شما نسبت به این سریال تاثیرگذار باشد.