مردی جوان است که وقتی خواهرش به کما می‌رود، قسم می‌خورد از افراد فاسدی که او را مجروح کرده‌اند، انتقام بگیرد و…

در شهر ماهیسماتی سانگا کودکی بی سرپرست را برزرگ میکند و او را سیویدو نام میگذارند و او تبدیل به مردی قوی می شود.موجودات خطرناکی به ماهیسماتی حمله میکنند در حال نابودی انسانها هستند. سیویدو همراه پسر شاه ماهیسماتی به جنگ آنها می روند و تقریبا آنها را شکست میدهند و شاه قول دادن پادشاهی را به سیویدو می دهد ولی بعد از جنگ بین دو مرد جوان برای شاه شدن درگیری شکل میگیرد.

افسر پلیس درستکاری شروع به تحقیق درباره گم شدن پرونده یکی دیگر از افسران می کند؛ اما آمدن یک زوج مشکوک به ایستگاه پلیس باعث پیچیده تر شدن پرونده می شود.