خلاصه فیلم : راشل و آنتونی پس از حادثه‌ای غم‌انگیز که جان یکی از دوقلوهایشان را گرفت، به همراه پسر دیگر خود به نقطه‌ای دور افتاده در کشور فنلاند نقل مکان می‌کنند. اما زمانی که راشل متوجه حقیقتی عذاب‌آور درباره پسرش می‌شود، باید با نیروهایی شرور که می‌خواهند پسرش را تحت کنترل خود درآورند، مقابله کرده و…

وینی پس از نجات شهرش از قاتلی روانی آرزو می کند هرگز به دنیا نیامده بود. پس از این آرزو، او وارد یک جهان موازی کابوس وار می شود که بدون او همه چیز خیلی بدتر است.

داستان فیلم در شهر کوچک و خیالی دِری در ایالت مِین اتفاق می‌افتد و درباره‌ی هفت کودک هست که در این شهر باید با مشکلات زندگی ، قلدرهای مدرسه و همچنین با هیولایی که خود را به شکل یک دلقک ترسناک به نام پنی‌وایز در آورده است، مقابله کنند.